حدیث قرطاس در منابع شیعه
دشمنان اهل بیت ع،از آنجایی که شیعه توانسته تمام عقیده خود را از کتب خودشان ثابت کند،جدیدا به یک ترفند مسخره ایی دست زده اند که مثلا شیعه فلان عقیده خود را از کتب شیعه اثبات کند.واقعا باید خدا را شکر کرد که دشمنان ما را از احمق ها قرار داده است....
دشمنان اهل بیت ع،از آنجایی که شیعه توانسته تمام عقیده خود را از کتب خودشان ثابت کند،جدیدا به یک ترفند مسخره ایی دست زده اند که مثلا این عقیده خود را شیعه از کتب شیعه اثبات کند.واقعا باید خدا را شکر کرد که دشمنان ما را از احمق ها قرار داده است.علمای بزرگ شیعه بر این روش بوده اند که برای اثبات ادّعای خویش به کتب اهل سنّت استناد میکرده اند چرا که با این روش طبق مسلّم ترین قاعده عقلائی(قاعده الزام) عمل شده است
تعریف قائده الزام:اگر شخصى بر حسب مطالب مورد قبول خودش به چیزی ملتزم شد ، شخص دیگرى که آن ضابطه از نظر او صحیح نیست ، میتواند علیه او استناد کند و طرف مقابل هم ملزم به پذیرش این قاعده عقلائى است. و الّا نزد عقلاء عالم محکوم خواهد بود. و اگر طرف مخالف برخلاف نظر خود اعتراف کرده باشد به سخن او استناد می شود ولی اگر در کنار آن مطلبی که به نفع او باشد بیان کند توجه نمی شود.به عنوان مثال اگر کسی در دادگاه بگوید: این لباسی که بر تن من است از آن آقای زید است و لباسی که بر تن آقای زید است متعلق به من می باشد، قاضی باتوجه به اعتراف او قضاوت می کند و لباس تن او را به زید بر میگرداند ولی نسبت به ادعای وی که لباس تن زید مال من می باشد از وی شاهد مطالبه میکند و در صورت عدم اقامه شاهد در آن رابطه حکم نمیکند.
لذا علّت این که در بسیاری از موارد از جمله موضوع مورد بحث (حدیث قرطاس) علمای ما به روایات وارده در کتب اهل سنّت استناد نمودهاند همین بوده است.حال وقتی این مطلب(حدیث قرطاس) در منابع صحیح شما آمده،(حتی اگر این مطلب در منابع شیعه هم نباشد که هست)برای من شیعه کافی است و شما محکوم.
در آخر هم باز خدا را شکر می کنم که دشمنان ما را از احمق ها قرار داده است.
و اما حدیث قرطاس در منابع شیعه: (منابع ذکر شده استخراج شده از نرم افزار مکتبه اهل البیت هستند)
1-أخبرنی أبو حفص عمر بن محمد بن علی الصیرفی قال : حدثنا أبو الحسین العباس بن المغیرة الجوهری قال : حدثنا أبو بکر أحمد بن منصور الرمادی قال : حدثنا أحمد بن صالح قال : حدثنا عنبسة قال : أخبرنی یونس ، عن ابن شهاب ، عن عبید الله بن عبد الله بن عتبة ، عن عبد الله بن العباس قال : لما حضرت النبی صلى الله علیه وآله الوفاة وفی البیت رجال فیهم عمر بن الخطاب ، فقال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : هلموا أکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده أبدا ؟ فقال عمر : لا تأتوه بشئ فإنه قد غلبه الوجع وعندکم القرآن ، حسبنا کتاب الله عبدالله بن عبّاس میگوید: زمانی که وفات رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم فرا رسید در خانه آن حضرت گروهی حاضر بودند که از جمله آنها عمر بن خطّاب بود. آن حضرت فرمودند: برایم صحیفهای بیاورید تا برایتان مطلبی بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید . عمر گفت: چیزی برای او نیاورید که درد و بیماری بر او غالب گردیده و بین شماها قرآن موجود است و برای ما کتاب خدا کفایت میکند.الأمالی ، شیخ مفید (413 هق) ، ص 36
2-مرحوم شیخ مفید می فرماید:المورد الوحید الذی اتفق على نقله الخاصة والعامة قوله صلی الله علیه و آله و سلّم فی آخر عمره حیث قال : إیتونی بدواة وقلم ( أو کتف ) اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده أبدا فقال عمر إن الرجل لیهجر تنها موردی که در نقل آن عامّه و خاصّه (شیعه و سنّی ) اتّفاق و اجماع نمودهاند سخن آن حضرت در ْآخر عمر شریفشان است که فرمودند برایم صحیفهای بیاورید تا برایتان مطلبی بنویسم که بعد از من یه هیچ وجه گمراه نشوید. و در این جا بود که عمر گفت: آن مرد هذیان میگوید.أوائل المقالات ، شیخ مفید (413 هق) ، ص 406
3- همچنین شیخ مفید در کتاب ارشاد خود اینچنین آورده است:فقام بعض من حضر یلتمس دواة وکتفا فقال له عمر : ارجع ، فإنه یهجر ! ! ! فرجع . وندم من حضره على ما کان منهم من التضجیع فی إحضار الدواة والکتف ، فتلاوموا بینهم فقالوا : إنا لله وإنا إلیه راجعون ، لقد أشفقنا من خلاف رسول الله . فلما أفاق صلى الله علیه وآله قال بعضهم : ألا نأتیک بکتف یا رسول الله ودواة ؟ فقال : ( أبعد الذی قلتم ! ! لا ، ولکننی أوصیکم بأهل بیتی خیرا ) ثم أعرض بوجهه عن القوم فنهضوا ، وبقی عنده العباس والفضل وعلی بن أبی طالب وأهل بیته خاصة .بعضی از کسانی که در مجلس حاضر بودند درخواست دوات و قلم و کتفی که بر روی آن بنویسند نمودند که در این جا عمر به او گفت: برگرد ! این مرد هذیان میگوید و آن شخص نیز بازگشت. و آن شخصی که میخواست برای آوردن دوات و قلم اقدام نماید نیز به خاطر جلوگیری از سروصدا از قصد خود منصرف گردید و آن گروه یکدیگر را نکوهش نموده و گفتند: انا لله و انا الیه راجعون از مخالفت با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم خوف داریم . و چون حال آن حضرت افاقه نمود برخی گفتند: ای رسول خدا! آیا برایتان کتف برای نوشتن بیاوریم؟ دور باد آن جیزی که گفتید . نه نیاز یه آوردن نیست ، لکن من شما را به نیکی با اهل بیتم توصیه میکنم.و آنگاه بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم از آن گروه روی برگرداند و آنها نیز از آتجا خارج شدند و فقط عبّاس و فضل و علی علیه السلام و اهل بیتش نزد آن حضرت ماندند. الإرشاد ، شیخ مفید (413 هق) ، ج 1 ص 184 .
4-ابن عباس یقول : یوم الخمیس وما یوم الخمیس ، ثم بکى حتى بل دمعه الحصى ، فقیل له : وما یوم الخمیس ؟ فقال : اشتد برسول الله وجعه یوم الخمیس فقال ائتونی بداوة وکتف أکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده أبدا . فتنازعوا ولا ینبغی عند نبی تنازع فقالوا : هجر رسول الله . وفی روایة مسلم والطبری قالوا : ان رسول الله یهجر ابن عبّاس در حالی که میگریست و اشکانش جاری بود میگفت: روز پنج شنبه و چه روزی بود آن روز؟! روزی که بیماری رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم که منجر به وفاتش گردید شدّت یافت و در ان حال بود که آن حضرت فرمود: برایم صحیفه و دواتی بیاورید تا برایتان مطلبی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. امّا در حالی که جایز نیست نزد پیامبر نزاعی صورت گیرد نزاع صورت گرفت و در این بین بود که گفتند: پیامبر هذیان میگوید. مناقب آل أبی طالب ، ابن شهر آشوب(588 هق ) ، ج 1، ص 203
========================= توسل به قبر رسول الله ص به روایت ابن ابی شیبه با سند صحیح+تصویر
ابن تیمیه:توسل به پیامبرص جایز است توسل صحابی به رسول خدا ص بعد از وفاتش با سند صحیح + تصویر عائشه و توسل به قبر پیامبر (ص) + تصویر احمدبن حنبل غیر خدا را صدا می زند و به کمک می خواند+تصویر وقتی خدا با الاغش از آسمان به زمین می آید+تصویر امام جماعتی که از بز زاده شده+تصویر نزدیکی با مادر و خواهر از نظر ابوحنیفه+تصویر
|